فلسفه اصلی ازدواجهای امروزی، علاوه بر تداوم نسل، رفع نیازهای احساسی و عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی، استقلالی و... میباشد. بهعبارت ساده، ازدواج و انتخاب همسر بهمنظور تشکیل زندگی مشترک، برای رفع نیازهای فوقالذکر زن و مرد صورتمیپذیرد.
برای رفع این نیازهاست که زن و مرد، به آگاهی و کسب مهارتهای لازم همسرداری احتیاج دارند. چون مهر، محبت و عشق، گل سرسبد احساس و عاطفهی انسان است، بنابراین وقتی زوجها زندگی مشترک را شروع میکنند، هرکدام از دیگری مهر، صمیمیت، وفاداری و عشق بیقید و شرط میخواهد و هریک بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم انتظار دارد دیگر نیازهای آشکار و نهانش نیز توسط همسرش برآورده شود. حال این سوال مطرح می شود که: آیا فقط عشق و علاقه میتواند جایگزین آگاهی شده و پاسخگوی همهی نیازها باشد؟
ازدواج زمانی موفق بهحساب میآید که اصول همسرداری را بدانیم و آگاه باشیم که با همکاری دوطرف، نیازهای زن توسط شوهر و نیازهای شوهر توسط همسرش برطرف میشود و این امر فقط با کسب آگاهی و مهارتهای لازم و برطرف کردن نیازهای یکدیگر (نیازهای احساسی، عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی و استقلالی و...) امکانپذیر است. به دختران و پسران به این علت توصیه میشود که آگاهیهای خود را برای همسرداری و زندگی مشترک، هرچه بیشتر بالا ببرند تا بتوانند در زندگی زناشویی، به رفع نیازهای خود و همسرشان بهصورت درست بپردازند و بتوانند همسر و خود را در مسیر آرامش، شادابی، پیشرفت، ترقی و خوشبختی واقعی قراردهند.
بقیه درادامه مطلب
هماهنگیِ عشق و آگاهی و رفع نیازهاست که به زندگی مشترک شادابی، جذابیت و بالندگی میبخشد. مهر، محبت و دلدادگی بدون آگاهی، بهطور معمول در کوتاهمدت، زیبایی و جذابیتهای خاص خود را دارد ولی برای داشتن زندگی مشترک پرطراوات و غنی در طولانیمدت، علاوهبر عشق، به دانش و آگاهی همسرداری نیز نیاز مبرم است چراکه عشق، بخشی از نیازهای یک زندگی مشترک موفق را تشکیل میدهد و بهتنهایی نمیتواند دیگر نیازهای زناشویی را که بسیار گسترده هم هستند، جوابگو باشد.
عشق، منبع قدرت، حرارت و نور زندگی است. محرک قدرتمندی است که زوجها تشکیل خانواده بدهند، یار و یاور هم باشند و احساس خوشبختی کنند و به آن تداوم بخشند. پرسش این است که با وجود این قدرت فائقه که انسان را به اوج آسمانها میبرد، اگر زن و مرد عاشق، فاقد دانش کافی و مهارتهای لازم همسرداری باشند و نتوانند نیازهای خود و همسر را بهدرستی تشخیص داده و برطرف کنند، چگونه میتوانند در حل مسائل و مشکلات زندگی مشترک و ایجاد روابط مؤثرتر، موفقیت بهدست آورند و به آن تداوم بخشند؟
بیشتر ازدواجها با شور، اشتیاق، مثبتاندیشی و مهر و محبت شروع میشود و در آغاز زندگی مشترک، زوجین تصور میکنند که ازدواج آنان متفاوت از دیگران است، روابطشان محکم، قوی و خلالناپذیر است؛ عشق و مهر و محبتشان، جاودانه و مادامالعمر خواهد بود. درواقع شور و اشتیاق و مثبتاندیشی، همهچیز را در ابتدای امر، زیبا و آسان جلوه میدهد و به زوجها کمک میکند تا کارها را با احساس خوب و زیبا انجام دهند ولی مشکلات بعدها ظاهر میشوند؛ چراکه عشق بدون آگاهی، بستر کافی و توانمندی برای حل تمام مشکلها و مسائل زندگی مشترک نیست؛ سوءتفاهمها، عدم شناختها، ناآگاهیها، نبود مهارتها و... ذرهذره پایههای عشق را متزلزل میسازند و تداوم آنها، عشق را بهآرامی به سوی بیتفاوتی، دشمنی و حتی به نفرت و انزجار میکشاند.
یکی از راههای شناخت خود و همسر، گفت و شنود سازنده با همسر و داشتن پرسشهای مثبت از همدیگر است؛ چراکه گفتوگوهای آرام و سازنده و پرسشهای مثبت از خود و همسر، زن و مرد را به تفکر و تأمل وامیدارد و توجه آنان را به نکتههای جالب، ظریف ، مثبتو حتی در ظاهر بی اهمیت زندگی که تاکنون به آنها فکر نکرده و یا از اندیشیدن به آنها واهمه داشتهاند، جلب میکند.
شاید تعجب کنید که کلید یک ازدواج موفق به جز وفاداری یا رابطه گرم زناشویی، به شستن ظرفها هم بستگی داشته باشد.
یک بررسی طولی در زمینه ازدواجهای موفق نشان میدهد که زوجهای جوان، کمک در انجام کارهای خانگی را از پیششرط های اصلی رابطه خوب زن وشوهر میدانند. جالب اینکه هم مردان و هم زنان در این مورد اتفاق نظر داشتند.
در این نظرخواهی، 62 درصد شرکتکنندگان کمک در انجام کارهای خانگی را برای یک ازدواج موفق "بسیار مهم" ارزیابی کردند. در حالیکه نظرخواهی مشابهی که حدود بیست سال پیش در 1990 انجام شده بود، این میزان تنها 15 درصد بود.
تنها مواردی که در این نظرخواهی از نظر شرکتکنندگان در رتبههای بالاتری قرار میگرفتند وفاداری (93 درصد) و رابطه مناسب جنسی (70 درصد) بود.
همکاری زوجین در امور منزل باعث افزایش تعامل میان زوجین و گفت و شنودهای آرام و پرسشهای مثبت از خود و همسرمی گردد که این مساله باعث میشود که مسائل و موارد حاکم بر زندگی مشترک، با مثبتاندیشی مورد بررسی قرارگیرند
در ردههای بعدی از لحاظ اهمیت به ترتیب، وضع مالی، مسکن خوب، عقاید مذهبی مشابه، داشتن سلیقههای مشابه، داشتن بچه و آخر از همه اشتراک در نظرات سیاسی بود.
همکاری زوجین در انجام امور خانه، باعث نزدیکی و پیوند بیشتر زوجین با یکدیگر می شود چرا که خواسته یا ناخواسته،همسران را در ایجاد تفاهم بیشتر کمک میکند، همسران را از سوءتفاهم و از رنج کنار هم بودنها نجات میدهد و آنان را در مسیر زندگی آرامتری قرارمیدهد. همکاری زوجین در امور منزل باعث افزایش تعامل میان زوجین و گفت و شنودهای آرام و پرسشهای مثبت از خود و همسرمی گردد که این مساله باعث میشود که مسائل و موارد حاکم بر زندگی مشترک، با مثبتاندیشی مورد بررسی قرارگیرند.
اگر این همکاری دایمی، منظم و بدون فشار و اجبار باشد، زن و شوهر را در مسیر دستیابی به آرامش واقعی، کسب رضایت از زندگی مشترک و خوشبختی واقعی قرارمیدهد و بهطور کلی نسبت به ویژگیها، نیازها و امیال خود و همسر و آنچه در این رابطه میاندیشند، شناخت بهتری پیدا کنند.
همکاری زوجین در انجام امور خانه، باعث نزدیکی و پیوند بیشتر زوجین با یکدیگر می شود چرا که خواسته یا ناخواسته،همسران را در ایجاد تفاهم بیشتر کمک میکند البته باید توجه داشت که صرفا همکاری در امور منزل باعث ایجاد این همه اثرات مثبت نمی شود بلکه داشتن آگاهی های زناشویی و تلاش برای کسب مهارتهای یک زندگی موفق افراد را به سمت کمک و مساعدت به همسر سوق داده که یکی از نتایج آن کمک در امور خانگی به همسر است و الا زن و مردی که به نیازهای یکدیگر اهمیتی نداده و برای شناخت از هم تلاش نمی کنند مسلما در هیچ زمینه ای با هم همکاری ندارند اما زن و مردی که در جهت کسب آگاهی در زندگی زناشویی تلاش کرده و به شناخت تفاهم ها و تضادها می پردازند در همه جهات با یکدیگر یکرنگ و هماهنگ هستند. با شناخت تفاهمها، تفاوتها و تضادهای موجود بین زن و شوهرهاست که همسران، به کمک مهر، محبت و عشق، ویژگیهای همدیگر را تعدیل و تکمیل میکنند و با وجود تفاوتهای فراوان و اساسی بین زن و مرد، زوجین با آگاهی و به یاری مهر و محبت، میتوانند تعادل و توازن لازم را بین خواستهها، نیازها و رفع آنها برقرارساخته و خود را در مسیر ایجاد روابط همدلانه و مؤثر و تفاهم بیشتر قراردهند.
درواقع شور و اشتیاق و مثبتاندیشی، همهچیز را در ابتدای امر، زیبا و آسان جلوه میدهد و به زوجها کمک میکند تا کارها را با احساس خوب و زیبا انجام دهند
در این شرایء زن و شوهرها بهجای سرکوب و پنهانساختن احساسها و نیازهای خود و فرار از بیان آنها که باعث آزار و کشمکشهای درونی فراوان است، صادقانه به بیان آنها میپردازند. بهعبارت دیگر، با افزایش دانش و آگاهی و کسب مهارتها همراه با چاشنی مهر و محبت است که نکات مشترک، تفاهمها، تضادها، توانمندیها و ضعفها آشکار و کشف میشوند و با آنها بهصورت درست و مثبت برخورد میشود و عشق راستین، امکان ظهور یافته، بالنده و غنی شده و گسترش مییابد.
فرآوری: مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
| |||||