این روزها افراد زیادی از اینترنت استفاده می کنند و استفاده از اینترنت کوچک و بزرگ نمی شناسد. همه در هر سن و سالی از این ابزار استفاده می کنند و تقریباً همه جوانان و نوجوانان مهارت های اولیه را برای استفاده شخصی از اینترنت دارند. در این میان، کودکان نیز علاقه زیادی به استفاده از اینترنت دارند. آنها می توانند با استفاده از این امکانات، گزارش های مربوط به مدرسه خود را تهیه کنند، با معلمان و همکلاسی های خود ارتباط داشته باشند و اوقات فراغت خود را پر کنند. علاوه بر استفاده و کاربردهای مختلف اینترنت، باید بپذیریم از زمان مرسوم شدن این فناوری و ورود آن به بازار کار، زندگی ما به شکل کلی تغییر کرده است. از یاد نبریم که اینترنت انقلابی در روابط، آموزس و شرایط کار ما ایجاد کرده است. اینترنت دسترسی آزاد، آسان و کم هزینه انسان ها به انبوهی از اطلاعات را در زمینه های گوناگون مهیا کرده است. اطلاعاتی که تا پیش از این در دسترس محدودی از مجموعه ها و سازمان ها بود، اکنون جنبه عمومی یافته است و همگان می توانند به آسانی از آن بهره برداری کنند. گذشته از این ها در توصیف محاسن دنیای مجازی نمی توان از تسهیلاتی گذشت که این فضا در انجام برخی فعالیت های روزمره برای کاربرانش فراهم کرده و موجب صرفه جویی بسیار در وقت و هزینه های آنان شده است. از این منظر اینترنت تاثیرات گسترده ای بر جامعه و زندگی افراد داشته که البته این تحولات در جهت بهبود شرایط زندگی ایجاد شده اند. اما این تغییرات مثبت، نکات و اثرات منفی نیز داشته اند. در واقع می توان گفت اینترنت در کنار مزایایی که دارد می تواند خطراتی نیز داشته باشد. به طور مثال کودک 8 ساله ای را تصور کنید که در پی تایپ اشتباه یک کلمه در اینترنت، به سایت های نامناسب هدایت می شود؛ سایت های غیر اخلاقی که مناسب سن او نیستند یا سایت هایی که موجب انحراف اخلاقی و رفتاری کودک می شوند.
دراین مقاله اطلاعاتی در این خصوص برای والدین بیان می شود که بتوانند با آن مقابله کنند زیرا ریشه ی اعتیاد اینترنتی از خانواده است.
یکی از آسیب های پیش آمده در نتیجه همه گیر شدن استفاده از اینترنت پدیده اعتیاد اینترنتی است. اعتیاد به اینترنت به معنای استفاده بیش از اندازه از اینترنت است.
حدود 14 سال از زمانی که کشورهای پیشرفته، اعتیاد به اینترنت را به عنوان نوعی اختلال روانی پذیرفته اند می گذرد، از آن زمان تا امروز پژوهشگران سراسر دنیا روش های زیادی برای تشخیص اعتیاد افراد به اینترنت ابداع کرده اند که بررسی همه آن ها علایمی مشترک از اعتیاد به اینترنت را نشان می دهد.
جوانان و نوجوانانی که به اینترنت دلبستگی فراوان پیدا می کنند و در حقیقت به آن معتاد می شوند، برای ارضای خود ساعت های متوالی ، بدون وقفه روی خط باقی می مانند و زمانی که امکان دسترسی به اینترنت را نداشته باشند دچار تشویش، لرزش دست و عصبانیت می شوند. استراحت و آرامش را فراموش می کنند و به اینترنت و وسوسه های آن فکر کرده و خیالپردازی می کنند. به طور کلی بدون اینترنت حالت آشفتگی، عصبانیت، بداخلاقی و در نهایت افسردگی پیدا می کنند و زمانی که این امکان فراهم شود، تمام حالت های فوق در آنها از بین می رود.
بر اساس پژوهش ها یک معتاد به اینترنت به جای دوستان واقعی، دوستان مجازی پیدا می کنند. ساعت های متمادی آنلاین هستند و حتی چک کردن ایمیل ها و گفتگو با دوستان مجازی اش را به انجام وظایف اصلی اش ترجیح می دهد. شخص معتاد ، اینترنت را به شرکت در فعالیت هایی که پیش از این مورد توجه اش بوده یا ارتباط با اعضای خانواده و دوستان ترجیح می دهد و بیشتر مایل است با دوستان جدیدی که در اینترنت پیدا کرده ارتباط برقرار کند. در زندگی مجازی همچون زندگی واقعی افراد برای خودشان نام و نشانی، هویتی، روابط اجتماعی و رابطه عاطفی دارند. در فضای مجازی هم مثل زندگی واقعی افراد برای خود دوستان و آشنایانی می یابند و در یک کلام افراد در دنیای مجازی مثل دنیای واقعی زندگی می کنند. اینترنت به گفته عسل فرهادی کارشناس ارشد روان شناسی از نظر خیلی ها دنیایی نامرئی است که هر کسی می تواند با پنهان کردن هویت واقعی اش، به شخصیت واقعی خود را بروز دهد و افرادی ناشناس را که دوستان مجازی اش محسوب می شوند در محرمانه ترین احساساتش سهیم کند. آنها می توانند در فضای مجازی بخش هایی از هویت واقعی شان را که مورد پسند و علا قه شان نیست، اما واقعاً نمی توانند آن را تغییر دهند ، کتمان کنند. آنها می توانند هویتی از خودشان به نمایش بگذارند که واقعاً آرزو داشته اند آن گونه باشند. در دنیای مجازی آشنایی ها و دوستی ها بر پایه و اساس همین هویت های مجازی شکل می گیرد. اما روشن است تصویری که از فرد در دنیای مجازی باز می شود، لزوماً و قطعاً همان تصویر حقیقی فرد نیست. در چنین فضایی ظاهر سازی و دروغگویی به مراتب از دنیای واقعی سهل تر است و هزینه های کمتری دارد. چه بسا مشترکان جسور و گستاخ چت روم های اینترنتی با اسم های عجیب و غریب در دنیای واقعی انسان هایی به ظاهر خوددار و محجوب باشند که وصل شدن به اینترنت مجال هنجارشکنی را به آن ها داده است. وقتی جوانان بخواهند آشنایی های اینترنتی را پایه ی واقعه مهمی مثل ازدواج قرار دهند، مساله پیچیده تر می شود. در چنین دنیایی که عرصه برای هرگونه بی صداقتی و دروغگویی باز است، امکان خسران و فریب خوردگی بیشتراز دنیای واقعی است.
عسل فرهادی کارشناس ارشد روان شناسی می گوید: چه پیر و چه جوان، چه زن و چه مرد و خلاصه همه آن هایی که به اینترنت معتاد شده اند یک وجه مشترک دارند و آن ناتوانی در برقراری ارتبالط موفق اجتماعی با دیگران است. به گفته این متخصص اعتیاد به اینترنت در سنین نوجوانی و جوانی بیشتر است و این گروهها معمولاً برای پاسخ دادن به حس کنجکاوی، علاقه به بیشتر دانستن درباره مسائل ممنوع، فرار از احساس تنهایی، نیاز قلبی به فعالیت های گروهی و نامحدود بودن اطلاعات اینترنت به آن معتاد می شوند. نوجوانان معمولاً با هدف وب گردی، چت و یا شرکت در بازی های رایانه ای به اینترنت وصل می شوند. برخی نوجوانان همیشه کاربیران اتفاقی هستند، برخی دیگر تنها در بعضی موارد از اینترنت زیاد استفاده می کنند. فردی که گرفتار اینترنت می شود احتمالاً در زندگی واقعی خود دچار مشکلاتی است. فضای مجازی تبدیل به گریزگاه و مکانی برای تخلیه مشکلات و یا حتی تقاضای کمک است. همچنین همه متخصصان بر این اعتقادند که استفاده نا صحیح از اینترنت علت اعتیاد به اینترنت است.
همان گونه که دکتر کیمبرلی یانگ- روانشناسی که به مطالعه اعتیاد به اینترنت می پردازد- در کتاب خود به نام " گیر افتادن در شبکه " اشاره می کند نوجوانانی که وسواس به اینترنت دارند شاید تبدیل به یک بیمار شناخته شده در خانواده شوند. انگشت ها به سمت آنها و به شیاطین اینترنتی اشاره می کند، درحالی که مشکلات واقعی احتمالاً در خانواده نادیده گرفته شده است. اما علایم خطر استفاده افراطی از اینترنت چه مواردی است ؟
دکتر یانگ در کتاب خود اشاره می کند که این علایم عبارت هستند از:
** خستگی مفرط و تغییر در عادات خواب، مثل برخاستن از خواب در صبح زود و تا دیر وقت بیدارماندن.( به منظور گذراندن زمان بیشتری روی خط)
** کناره گیری از دوستان و کاهش تمایل به تفریح و سرگرمی و عدم رشد تکامل اجتماعی( دوستان و فعالیت های روی خط جایگزین دنیای واقعی می شوند).
** مشکلات تحصیلی، معمولاً کاهش نمرات درسی
** گرایش به افرادی که هرگز آنها را ندیده و نشناخته و ممکن است دامی برای آنها محسوب شود.
** بی طاقت شدن و صبر و حوصله نداشتن
** عدم رشد تعامل اجتماعی و دوری از محیط
** بیماری جسمی مثل چشم درد و کمر درد
خانواده های آمریکایی بر این عقیده اند که نسبت به قبل زمان کمتری را با هم سپری می کنند. حتی اگر این زمان مربوط به نشستن دور یک میز یا جلوی تلویزیون باشد. به نظر می رسد ما هم کم کم داریم به این مرحله میرسیم. کمتر و کمتر همدیگر را می بینیم. کاهش زمان کنار هم بودن خانواده ها با افزایش استفاده از اینترنت و محبوبیت شبکه های اجتماعی همراه شده است. در این میان خانواده ها بیشتر نگران کودکان و نوجوانانی هستند که زمان های زیادی را پای کامپیوتر می گذرانند. همین نکات که شاید از نظر بعضی افراد خیلی هم مهم به نظر نرسد می تواند منجر به داشتن جامعه ای با خانواده های ضعیف و غیر منسجم شوند.
هر چه جوان یا نوجوان مدت زمان بیشتری را در اینترنت سپری کند، به همان میزان وقت کمتری برای زندگی در دنیای بیرون از اینترنت و تجربه رویدادهای واقعی و ارتباط با آدهای واقعی را خواهد داشت. در واقع استفاده بیش از حد از اینترنت میزان ارتباطات میان فردی را کاهش می دهد. چنین فردی مهارت های اساسی زندگی در دنیای واقعی را به طور کامل کسب نمی کند و دچار مشکلات و دشواری های بیشتر خواهد شد. اینترنت در کنار تمام فوایدش می تواند زندگی را دچار اختلال کند. به این معنای ساده که وقتی شما به دوستانتان احتیاج دارید آنها کنار شما نیستند.
حال با وجود همه این تهدیدها و خطرات، آیا روا نیست به پدران و مادران به خاطر نگرانی هایی که بابت زندگی و روابط آنلاین فرزندانشان دارند کمی حق بدهیم؟؟؟؟؟؟؟
|
|
|